چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندانبان!
تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۴۳۹۸۶۷
همسایگان زندان «رجایی شهر» بعد از تخلیه از این ندامتگاه، بیش از آنکه از سالها همجواری با آن شکایت کنند، به فکر آینده بودند: «ما از مسئولان پارک و هتل نمیخواهیم! همین درختها را آب بدهند.»
به گزارش مشرق، برای منظره پنجره خانه یا اتاقتان چه انتخابهایی دارید؟ پارک، فضای سبز، خیابان اصلی، بزرگراه؟ هر چه باشد احتمالاً انتخابتان حیاط یک زندان نیست! خیال کنید سالها سال در همسایگی زندان زندگی میکنید! زندانی که ممکن است چند نفری از سلولهایش با قاشق تونل حفر کنند و از جایی اطراف خانه شما سر بالا بیاورند و میتوان از روی آنها یک نسخه ایرانی از سریال «فرار از زندان» ساخت!
۲۴ خرداد سال ۱۳۸۴ بود که سه زندانی خطرناک به نامهای «علی اشرف، اردشیر و صدیق» در مدت شش ماه با حفر تونل و به شیوه فیلمهای هالیوودی از زندان «رجاییشهر» در کرج فرار کردند و انگشت حیرت مأموران و رسانهها را به دهان آنها وصله زدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حالا چند روزی است که این زندان پرماجرا برای همیشه تعطیل شده است و زندانیان خود را راهی چاردیواریهای دیگر کرده است. هفته پیش یعنی ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ تمام زندانیهای زندان رجاییشهر کرج به زندان «قزلحصار» منتقل شدند و تعطیلی این زندان به طور رسمی اعلام شد و گفته شد دلیل تعطیلی این زندان، رفاه و آسایش شهروندان و دور بودن محیط زندان از فضای شهری بوده است. گرههای ترافیکی، نقل و انتقال زندانیان، رفت و آمد خانوادههای آنها، حاشیهنشینی و سکونت خانوادههای غیر بومی زندانیان در حاشیه زندان و همچنین معضلات و آسیبهای فرهنگی و اجتماعی از دیگر دلایلی بود که منجر به تعطیلی زندان رجاییشهر شد.
«رجاییشهر» ندامتگاهی برای نگهداری قاتلان، متجاوزان به عنف، سارقان مسلح و اراذل و اوباش و خلاصه همه خلاف سنگینهایی بود که اغلب حکم اعدام یا ابد خورده بودند. اگر همان فیلم و سریالهای خارجی معروف و محبوب اگر بخواهند این زندان و این زندانیان را به تصویر بکشند آن را در قلب بیابان، روی کوههای پوشیده از برف یا در دل آبهای اقیانوسی به من و شما نشان میدهند تا خیالمان راحت باشد مجرمی که اینجا حبس میکشد به این راحتیها راهی به بیرون نخواهد داشت. با همه اینها شنیدن درباره چند و چون تعطیلی رجاییشهر و نحوه تغییر کاربری آن از همسایههای زندان تکه گم شده پازل اخبار اخیر این هفته بوده است. همسایگانی که شاید در طول سالها همجواری با زندان به سلام کردن صبحگاهی به سربازان و نگهبانان روی برجک خو گرفته بودند.
چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندانبان!
دقیقاً جلوی دربهای بزرگ و اصلی زندان پیاده میشوم. نگهبانِ روی برجک، سمج و پیگیرانه از بالا نگاهم میکند و بعید نمیدانم از همان جا سوالپیچم نکند. زندانیها که رفتهاند؛ چرا هنوز روی برجکها نگهبانی میدهند؟ طوری که انگار حواسم به نگهبان نیست، نگاهی به درهای زندان میاندازم. سوت و کور است؛ انگار سالها از تعطیلی اینجا میگذرد. بیخیال در و دیوار را برانداز میکنم و به وضوح میبینم که نگهبان هم من را میپاید. ظاهراً برای او هم سوال شده که چرا جلوی زندان تعطیل شده میپلکم! تا وقتی از در زندان فاصله بگیرم و خودم را به دیوار شمالی زندان برسانم، چهارچشمی دنبالم میکند. بعدتر و با گفتگو با یکی از کارکنان زندان، میفهمم او از جمله آخرین نگهبانهایی است که از زندان رجاییشهر پاسبانی میکند.
زندان رجاییشهر در شمال غرب کرج در استان البرز است که ۶۰ هکتار وسعت دارد و تقریباً چهار طرف آن همجوار با خانههای مسکونی است؛ اما دیوار شمالی زندان در کمترین فاصله با بافت مسکونی قرار دارد. آنقدر نزدیک که خانههای مردم در چند متری دیوارهای زندان است و اینطور که معلوم است، جمعیتی که برای ملاقات زندانیان میآیند تداخل قابل توجهی با این فضای دارند. خیابان «انقلاب اسلامی شمالی» بهترین محل برای گفتگو با همسایههای زندان است. چندان خبری از رفت و آمد نیست. به هرکس که میبینم برای گفتگو رو میزنم اما وقتی میفهمند موضوع زندان است، تن به مصاحبه نمیدهند.
در خیابان همجوار تاکسی زردرنگی را میبینم که رانندهاش درِ ماشین را باز کرده، رو به خیابان نشسته و روی صندلی ماشین ناخنهایش میگیرد. نزدیک میشوم و سلام میکنم. همانطور که ناخنش را کوتاه میکند، سرش را بلند میکند و جواب میدهد. موضوع را که میگویم، با نگاه مشکوکی طلب کارت خبرنگاری میکند. وقتی نشانش میدهم اخمهایش باز میشود و انگار سدی که میانمان است، میشکند. نامش را نمیگوید و اجازه نمیدهد تصویر یا صدایش را ضبط کنم. چهل سال همسایه زندان بوده است؛ در خیابان انقلاب اسلامی شمالی و دقیقاً روبروی دیوارهای رجایی شهر.
چهل سال است از در خانه که بیرون میآید، دیوارهای بیروحش را روبروی خود میبیند و برجکهای نگهبانی چهارچشمی خیرهاش میشوند؛ میگوید: «از طبقه دوم و سوم به حیاط زندان اشراف داریم. البته زندانیها در دیدرس نیستند، چون حیاط اصلی زندان از دیوارها خیلی فاصله دارد». وقتی از تأثیر زندان بر حال و هوای مردم محله میپرسم جواب میدهد: «بالاخره از لحاظ روحی روانی روی ما تأثیر داشته است. یکی از مشکلات این منطقه نویزی و پارازیتی است که روی زندان میانداختند تا از ارتباط زندانیان با خارج از زندان جلوگیری کند. این قضیه هم روی تماسهای موبایلی اثرگذار بود، هم روی اینترنت محله و هم روی روان مردم. همراه اول که خیلی وقتها آنتن ندارد، ایرانسل هم بگیر نگیر دارد. رفت و آمد ملاقاتیها هم کم و بیش منطقه را شلوغ میکند؛ اما خیلی محلهها شلوغی دارد؛ اینکه بگویی مشکل خاصی برای ما به وجود آورده باشند، نه؛ اینطور نبود».
اینجا فضای فرهنگی نیاز دارد
چهار دهه همسایه زندان بوده و در کلماتش پیداست که حس میکند نسبت به زندان حق آب و گل دارد: «نظر ما این است که اینجا به فضای سبز یا به محیط آموزشی و فرهنگی تبدیل شود. فقط برجسازی و آپارتمانسازی نشود. اطراف را ببینید! این منطقه نیاز به فضای سبز و مجتمعهای فرهنگی و تفریحی دارد. این محله هیچ فضای سبز و مکان فرهنگی نیست. فقط یک پارک دویست متری داخل شهرک است که نه میتوان در آن دوید، نه میتوان ورزش کرد و نه لوازم ورزشی دارد.»
گرچه مستقیم از رجاییشهر گلایهای نمیکند اما آسیبهای این همسایگی ناخواسته از میان حرفهایش سر در میآورد: «اینجا واحدهای خالی زیادی داریم که کسی در آن ساکن نشده است. یکی دو سال گذشته ساختوسازها زیاد شده و جمعیت ساکن در محله به مرور بیشتر میشود. به همین خاطر بهترین کار این است که از این مکان استفاده بهینه شود. استخر و باشگاه و سینما و مجموعههای فرهنگی و تفریحی بسازند. مثلاً تنها سینمایی که در این منطقه وجود دارد یک سینمای قدیمی و به درد نخور در گوهردشت است. نیازهای فرهنگی این منطقه زیاد است ضمن اینکه وجود زندان در این منطقه باعث شده قیمت خانه و زمین پایین بیاید و روی ارزش املاک اثر منفی داشته باشد».
با اینکه او از تأثیر منفی وجود زندان بر ارزش ملک و املاک منطقه میگوید، وقتی از بنگاه املاکِ روبروی زندان در این باره سوال میکنم، خیلی محکم میگوید «نه، تأثیری نداشته است». بعداً با پرسوجویی که از اهالی منطقه میکنم، ساکنان بیشتری هستند که میگویند همجواری با زندان روی قیمت خانهشان تأثیری نداشته است، اما یکی از ساکنان کرج میگوید این اختلاف قیمت سالهای قبل محسوس بوده و اطراف زندان، ارزش املاک کمتر محاسبه میشده است اما به تدریج این اختلاف قیمت کمتر شده و انگار وجود زندان در خانههای نوساز تأثیر چندانی نداشته و به مرور در تصمیمگیری و انتخاب خریداران نیز اثر خود را از دست داده است.
این همسایه قدیمی زندان رجاییشهر با اینکه از مجاورت با زندان رجاییشهر چندان دل خوشی ندارد، خاطره بدی هم از این همجواری به ذهنش نمیرسد. حتی وقتی از او درباره ناامنی در منطقه به سبب وجود زندان میپرسم، دعوا یا فضای ناامنی خاصی را به خاطر ندارد: «چیز خاصی به ذهنم نمیآید. فقط زمانی که میخواستند کسی را اعدام کنند کمی شلوغ میشد، ولی در کل درگیری نبود. البته مردم این منطقه از جابجایی زندانیان رجاییشهر خوشحال شدهاند». بعد هم ادامه میدهد: «بالاخره ما هر روز از جلوی زندان رد میشویم؛ پیادهروی میکنیم یا با ماشین عبور میکنیم. انگار همیشه یک غمی روی دلت باشد که یک سری مجرم و متهم اینجا زندانی هستند، کار نداریم مقصر هستند یا نیستند…»
همیشه یک عده راضیاند؛ یک عده شاکی!
کمی از زندان دور میشوم تا با دیگر همسایگان زندان که فاصله بیشتری با زندان دارند هم صحبت کنم. زنی مانتویی، جوان و تقریباً سی ساله را میبینم که در حال خروج از خانه است. با اینکه انتظار داشتم از وجود زندان در همسایگی خودش گلایه و شکایت کند، در کمال تعجب هیچ گله و شکوهای نداشت: «چهار پنج سال است که ساکن اینجا هستیم، در خیابان صیاد شیرازی. مشکل خاصی هم نداشتیم و راضی هستیم». سوال میکنم یعنی برای شما فرقی ندارد که زندان تخلیه شده است؟ خیلی محکم میگوید «نه!». درباره تغییر کاربری زندان هم نظری ندارد و میگوید: «مسئولان کی به حرفهای ما گوش کردند که الآن گوش کنند؟ هر کاری بخواهند انجام میدهند!».
در یکی از کوچههای مشرف به زندان راه میروم که خانمی جاافتاده، با سن تقریبی پنجاه شصت سال را میبینم که در پارکینگ خانهای را باز میکند. یک موتور سهچرخه شیک و جدید جلوی خانه پارک شده و قصد دارد آن را داخل ببرد. خودم را میرسانم. تا میفهمد خبرنگار هستم و درباره زندان پرس و جو میکنم با لبخندی معنادار میگوید: «ما خودمان توی زندان هستیم!». تعجب را از چهرهام میخواند و برای اینکه متعجبترم کند، میگوید: «چند تا از پسرها و شوهرم توی زندان هستند!». مردد میمانم؛ یعنی زندانی هستند؟ احساس ناامنی نمیکنم ولی چطور میشود از یک خانواده چند نفر در زندان باشند؟
نه میتوانم از کلمه پیرزن برای توصیفش استفاده کنم، نه زن میانسال! اسمش طاهره است، ولی دستور میدهد از فامیل مستعار استفاده کنم. خیلی محکم و جدی و باصلابت صحبت میکند. میگویم چشم. انگار سالها حضور در زندان روحیاتش را عوض کرده باشد، نگاه و لحن مردانه است. حتی میان حرفها، اصطلاحات مردانه و خشن استفاده میکند. همینطور که روی موتور سهچرخهاش نشسته منتظر است دست از سرش بردارم، میپرسم: «چطور همسر و پسرهایتان زندان هستند؟» جواب میدهد: «خیلی از اقوام نزدیکم زندان هستند؛ شاید ده نفر! فقط از خانواده خودمان شوهر و سه پسرم زندان هستند. کارشان خدمات و نظارت روی دوربینها و این جور چیزها است».
او که خودش و خانوادهاش در فضای زندان رفت و آمد دارد، نسبت به همسایگی با رجاییشهر بیخیال است و حتی شاید ناراحت است: «در این سالها مشکلی به خاطر همسایگی با زندان نداشتیم. شرایط خوب بود. من که ناراحتم. تا وقتی زندان اینجا بود، بچهها و شوهرم اینجا بودند و کنار هم ناهار میخوریم. حالا باید اینهمه راه بروند تا زندان قزلحصار!؟». گمان میکنم بالاخره در این خیابانهای اطراف خیلیها مثل طاهره خانم باید باشند که از کارکنان رجاییشهر بودهاند و حالا باید هرروز خودشان را به زندانهای جدید برسانند. آنها معدود کسانی هستند که نه تنها از تعطیلی زندان رجاییشهر خوشحال نیستند، بلکه ناراحت هم شدهاند!
فعلاً محبت کنید درختها را آب بدهید!
به دیوار شمالی زندان برمیگردم. روی دیوار ساختمانهای سه چهار طبقهای که مشرف به زندان هستند، یکی در میان نقاشیهایی کشیدهاند. بیشتر ساختمانهای اطراف زندان عموماً سه طبقه هستند. تا اندکی پیش، برای اینکه ساختمانها روی زندان اشراف کامل نداشته باشند، مجوز ساختمانها نهایتاً سه طبقه بوده صادر میشد، ولی ساختمانهای نوساز چهار طبقه هستند. وقتی با اهالی محله صحبت میکنم متوجه میشوم خانههای چهار طبقه اطراف، همین یکی دو سال گذشته ساخته شدهاند؛ بعد از آنکه تصمیم برای تعطیلی زندان رجایی شهر جدی شده و این جابجایی، افزایش طبقات ساختمانها را میسر کرده است.
خودم را به یکی از ساختمانهای نوساز و چهارطبقه میرسانم که اگر روی پشتبام آن بایستی، شاید تمام محوطه زندان پیش چشمت باشد. احتمالاً با یک دوربین به راحتی میتوان از زندان و زندانیها عکاسی هم انجام داد! جلوی ساختمان مردی جاافتاده نشسته است. خونگرم و صمیمی به نظر میرسد. ۱۴ سال است که هر روز صبح چشمش به دیوارهای زندان میخورد. دو تا درخت در پیادهرو یا بهتر بگویم زمینهای خاکی کنار خیابان اصلی کاشته است که لااقل یک بار در ماه آنها را آب میدهد. شهرداری منطقه به موازات خیابان انقلاب اسلامی شمالی، درختهایی کاشته که بعد از پنج شش سال چندان رشد نکردهاند. میگوید: «ده بار به شهرداری زنگ زدهام که چرا به این درختها آب نمیدهید؟ میگویند ما آب میدهیم، شما نمیبینید! وقتی میگویم من تمام روز حواسم به این درختها است، میگویند شبها آب میدهیم». بعد دو تا درخت خودش را نشان میدهد که از سایر درختها بیشتر رشد کردهاند.
پیرمرد اهل دلی است؛ از توجهش به درختها معلوم است. درباره تعطیلی زندان رجاییشهر میگوید: «اینکه زندان را تعطیل کردند خوب است. من خودم نوهای دارم که درباره همه چیز سوال میپرسد. بعضی وقتها آنقدر سوال میپرسد که میگویم برو، حوصلهات را ندارم! شاید تا حالا ده بار از من پرسیده این دیوار چیست؟ میگویم زندان. باز میپرسد زندان چیست؟ باید توضیح بدهم که زندان کجاست؟ چرا دیوار دارد؟ چرا زندانبان دارد! چرا داخلش آدمها را زندانی کردهاند! چرا آدمها میافتند زندان! چه کار میکنند که زندان میافتند! خیلی حرفها را نمیشود زد! یا باید دروغ بگویم یا سرش را با چیز دیگری گرم کنم که از زندان چیزی نپرسد» ادامه میدهد: «جرأت ندارم نوهام را بیاورم پای درختهایم. تا بیاید، سوال میکند این دیوار چیست و همان سوالهای قبلی را مدام تکرار میکند».
وقتی از مواجههاش با زندان و ملاقاتیها میپرسم، جواب میدهد: «ما زیاد با زندان کاری نداشتیم. فقط بعضی روزها ملاقاتیها میآمدند و میرفتند. مشکلی نبود. الآن زندانیها را بردهاند قزلحصار، خُب آنجا هم که دور تا دورش آپارتمان است! مگر قزلحصار بیابان است؟ چه فرقی میکند که زندانیها در رجاییشهر باشند یا قزلحصار؟ هر دو در فضای شهری است. تازه اینجا زندان چهارصد پانصد متر از دیوار اصلی فاصله داشت، ولی شنیدهام که آنجا اینطوری نیست».
آخرین سوالم درباره انتظار اهالی منطقه از مسئولان برای تغییر کاربری زندان است. همانطور که میخندد، دوباره به درختهایش نگاه میکند و میگوید: «بیشتر از بیست بار به شهرداری زنگ زدم برای آبیاری درختها و جواب نگرفتهام. بعد شما از من میخواهید به مسئولان بگویم زندان را چه کار کنند؟ مسئولان همین درختها را کمی آب بدهند تا جلوه اطراف زندان بهتر شود، نمیخواهد به حرف ما گوش کنند و زندان را به پارک و مجتمعهای فرهنگی تفریحی تبدیل کنند. همین درختها را آب بدهند کافی است».
فقط فکر درآمدزایی از رجاییشهر نباشید!
از گفتگو با اهالی منطقه متوجه میشوم اهالی، شکایت چشمگیری از همسایگی با زندان و مشکلات ناامنی مربوط به آن ندارند. گرچه رجایی شهر سایه سردی بر روح محله انداخته ولی بعضیها هستند از همین شرایط رضایت دارند. خانههای اطراف زندان مرتب و بهروز هستند و نمای نسبتاً خوبی دارند؛ اگر پشت به زندان بایستید انگار نه انگار که در چند متری یکی از اصلیترین مراکز امنیتی و بازداشت مجرمان کشور هستید.
برای بعضی از اهالی منطقه، بود و نبود زندان و زندگی در همسایگی آن چندان اهمیتی ندارد. شاید مسئولان و تصمیمگیران، بنا بر وظیفه و بررسیهای خودشان برای مدیریت امورات زندان دست به این تغییر زدهاند، اما هرچند که اهالی معترف یا متوجه نباشند اما به هر حال همسایگی با زندان روی روحیات و فضای عمومی این منطقه از کرج تأثیر خودش را داشته است.
بیشترین و مهمترین انتظاری که همسایههای زندان رجاییشهر از مسئولان داشتند، تغییر کاربری زندان به نفع مردم بود؛ آنها مخالف فروش زمینهای زندان بودند و دوست داشتند به جای درآمدزایی از آن، فضای فرهنگی برای اهالی ساخته شود. با توجه به ساختوسازهای گسترده چند سال گذشته و با وجود شهرکهایی مختلف مثل شهرک کوثر در اطراف زندان، تغییر کاربری زندان رجاییشهر به فضای سبز، پارک، سینما، باشگاه ورزشی، مجتمعهای تفریحی و فروشگاهی، بیشترین درخواست مردم است. انگار امروز که زندانیان رفتهاند مردم مردم منطقه نگران آن هستند که سازمان زندانها و قوه قضائیه از رجاییشهر برای درآمدزایی بیشتر استفاده کنند و تمام محوطه زندان را به فضای مسکونی و محل رشد برجهای دهها طبقهای تبدیل سازد.
البته آنطور که مسئولان قوه قضائیه اعلام کردهاند هنوز تصمیمی برای کاربری زندان رجاییشهر گرفته نشده است. بدون شک هر نوع تغییر کاربری در زندان رجاییشهر باید متناسب با نیازهای منطقه و انتظارات مردم و همسایههای این زندان باشد. همسایههایی که دههها همجواری با زندان را به جان خریده و حتی امروز نیز شکایت چندانی از این زندان ندارند و قدردان امنیت و آسایش منطقه هستند.
قزل حصار هم موزه و باغ میشود؟!
زندان قصر آخرین و معروفترین نمونهای است که به سرنوشت رجایی شهر دچار شده و چند سالی است به باغ موزه تغییر هویت داده و به عنوان محیطی فرهنگی به جای زندانیان میزبان خانوادهها و گردشهای تفریحی و سیاحتی آنهاست. بعد از گذر این سالها، موزه قصر، فضای جالبی به خود گرفته است. همانطور که چرخی میزنم فکر میکنم آیا چنین تغییری در انتظار رجایی شهر است؟ در راهروها مثل روح سرگردانی پرسه میزدم که مرد تقریباً قد بلندی با ظاهری محکم و لباسهایی اتوکشیده انگار با مأموریت آن که سوالاتم درباره حرف رجایی را پاسخ دهد.
نزدیکم میشود و وقتی متوجه کنجکاویهایم درباره سرنوشت زندانها میشود، تعریف میکند: «اردیبهشت ماه بود که چند نفر از شهرداری و نهادهای دیگر استان البرز به بازدید باغ موزه قصر زندان آمدند. هدفشان از بازدید، مشخص کردن و تصمیمگیری برای سرنوشت زندان رجایی شهر بود. قرار شد استانداری البرز، زندان رجاییشهر را تملک کند و بعد کاربری آن را تغییر دهد. در حال حاضر، بحث این است که زندان رجایی شهر تبدیل به چه شود؛ هتل، موزه یا حتی مجموعه فرهنگی و هنری. از اردیبهشت ماه بعد از بازدید از زندان قصر، برنامه انتقال زندانیان در دست اجرا بوده است تا این مکان را به یک مرکز عام المنفعه تبدیل کنند. رجایی شهر قبل از انقلاب ساخته شد و مانند زندان قصر یا حتی قزلحصار، ابتدا در بیابان قرار داشت.
نمونههای اینچنینی بسیاری داریم که زندان یا پادگانی خارج از شهر ساخته میشود ولی با گسترش شهرنشینی و ساخت و ساز، در مرکز و بافت مسکونی قرار میگیرند، با این حال حتی اگر اهالی محل اعتراضی نداشته باشند، زندان نباید مجاورت و نزدیکی با محل سکونت خانوادهها داشته باشد بنابراین دست به تخلیه رجایی شهر زدهاند.
او لابلای حرفهایش حتی اشاره میکند که طرح تخلیه زندان قزلحصار هم داده شده است و بعد نمونههای بیشتری از این تغییر کاربری را میشمارد: «پارک هنرمندان ابتدا پادگان نظامی بود، ولی بعد از تملک آن توسط شهرداری به پارک تبدیل میشود؛ یا اولین باغ وحشی که در ایران در میدان ونک ساخته شد، بعد از چند سال در اثر اعتراض مردم و عدم تناسب همجواری، آن را به خارج از شهر منتقل کردند. اوایل انقلاب نیز زندانی را در ابتدای اتوبان کردستان کامل تخریب کردند که در حال حاضر تبدیل به بازار میوه و ترهبار شده است.
او تاکید میکند که انتقال زندانیان و زندان رجایی شهر جنبه سیاسی نداشته است و با نقل قولهای متعدد یادآوری میکند که از مدتها قبل برای این تغییر کاربری برنامهریزی شده بود. دست آخر هم درباره نحوه این تغییر کاربری پیشبینی میکند: «احتمال زیاد، فقط ساختمان اصلی را نگه دارند و بقیه این محوطه تبدیل به مجتمع فرهنگی هنری شود. تخریب این ساختمان واقعاً حیف است؛ زندانیان زندان قصر که جابجا شدند، بخش زیادی از زندان را تخریب کردند ولی بعد از مدتی شروع به بازسازی آن کردند و به این نتیجه رسیدند که حفظ آن میتواند ارزشمند باشد. البته تا جایی شنیدهام گزینه تبدیل رجاییشهر به هتل هم مطرح شده است! امروز در سراسر دنیا توریست تیره وجود دارد؛ حتی در هلند یکی از گرانترین هتلها قبلاً زندان بوده است! هرچه تغییری که رقم بخورد باید فکر شده باشد، تغییری که از همه مهمتر به نفع مردم منطقه و اهالی محل باشد.»
منبع: مهرمنبع: مشرق
کلیدواژه: قیمت زندان رجایی شهر زندان قوه قضاییه شهرستان کرج سازمان زندان ها زندانیان زندان قزلحصار زندان قزل حصار زندان رجایی شهر کردستان زندان رجایی شهر کرج سازمان زندان ها زندان قصر خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت تعطیلی زندان رجایی شهر تغییر کاربری زندان همسایگی با زندان زندان هستند اطراف زندان اهالی منطقه جواب می دهد ساختمان ها خانواده ها وجود زندان درخت ها زندانی ها زندان قصر رفت و آمد قزل حصار فضای سبز چهل سال حرف ها سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۳۹۸۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نظارت میدانی رئیس قوه قضائیه در بازدید از بندر شهید رجایی
هرمزگان-جام جم انلاین- رئیس دستگاه قضا با هدف نظارت بر میزان رفع معضلات در قطب واردات کالا از بندر شهید رجایی بازدید کرد و گفت: وضع گمرک شهید رجایی نسبت به اسفند ۱۴۰۰ بسیار بهتر و مطلوبتر شده است، اما هنوز نواقصی وجود دارد.
حجت الاسلام و المسلمین محسنی اژهای در دومین بازدید خود از این بندر گفت: وضعیت گمرک شهید رجایی نسبت به اسفند ۱۴۰۰ بسیار بهتر و مطلوبتر شده است، اما هنوز نواقص و ناهماهنگیهایی در این گمرک بین دستگاههای مسئول وجود دارد که باید هرچه سریعتر نسبت به رفع آنها اقدام شود.
وی در بازدید از بخش نگهداری بیش از ۹۰۰ دستگاه ماشینآلات راهسازی که ترخیص نشده است، افزود: اگر علت اصلی عدم ثبت سفارش و عدم ترخیص کالاها و اقلامی که پنج سال از تولید آنها میگذرد، حمایت از تولید داخل است، بنابراین متروکه اعلام کردن آنها و سپس به فروش رساندنشان در بازار نیز، نقض غرض است و در نهایت با این روش هم اثر خود را در بازار میگذارد.
رئیس دستگاه قضا گفت: این ماشین آلات از طریق ورود مستقیم به بازار یا از طریق فروش در قالب اموال تملیکی در بازار عرضه میشود.
حجت الاسلام و المسلمین محسنی اژهای افزود: این ماشینآلات راهداری، طبق اعلام وزارت راه، در زمره نیاز راهسازی کشور است پس ضرورت دارد این مسئله را با هماهنگی بیندستگاهی رفع کنیم و چنانچه برداشت متفاوت از قانون وجود دارد، به یک اشتراک نظر در فهم از قانون برسیم و در صورت نقص قانون در این زمینه نیز، نسبت به اصلاح قانون اهتمام بورزیم.
وی گفت: با همکاری سایر قوا نسبت به اصلاح رویهها اقداماتی را ترتیب دهیم تا شاهد معطل ماندن کالاهایی که نیاز کشور است و برای آنها ارز تخصیص داده شده، در گمرکات نباشیم.
رئیس قوه قضاییه افزود: بدون تردید با ایجاد سامانه واحد میان گمرکات، بنادر و سازمان اموال تملیکی و اتصال این سامانه به سامانه جامع تجارت از بسیاری از این نواقص و ناهماهنگیها که سبب عدم ترخیص کالاها میشود، جلوگیری به عمل میآید مسئولان امر، هر چه سریعتر نسبت به راهاندازی کامل و تکمیل چنین سامانهای، تدابیر لازم را اتخاذ کنند.
حجت الاسلام و المسلمین محسنی اژهای گفت: اینکه بخش حقوقی گمرک در سال ۱۴۰۰ یک نوع بخشنامه ناظر بر ثبت سفارش و ترخیص کالاها صادر میکند و در سال ۱۴۰۲ بخشنامه دیگری را در این خصوص ابلاغ میکند که با بخشنامه پیشین متفاوت است، خودش از عواملی است که سبب معطلی کالاها و متروک اعلام شدن آنها میشود در این زمینه بخش حقوقی گمرک باید به یک وحدت و انسجام رویه دست یابد.
وی افزود: من فعلاً در این بازدید به دنبال آن نیستم که ببینم کدام فرد یا دستگاه کوتاهی کرده است.
رئیس قوه قضاییه همچنین از مخازن اِشغال شده توسط ۴۴ هزار تن روغنِ غیر قابل مصرف بازدید کرد.
رئیس دستگاه قضا خطاب به نماینده شرکت مادر تخصصی بازرگانی دولتی، بعنوان وارد کننده محموله ۴۴ هزار تنی روغن خوراکی گفت: چرا باید چنین محمولهای که نیاز کشور است با تخصیص ارزِ قابل توجهی، وارد کشور شود و سه سال در کشاکش میان دستگاههای مسئول بماند و در آخر اعلام شود که این محموله روغن، قابلیت مصرف خوراکی را ندارد و حتی استفاده از آنها برای مصرف طیور نیز میتواند واجد آسیب باشد؟! آیا نمیشد دو وزارتخانه «جهاد کشاورزی» و «بهداشت» فرآیند آزمایش و نمونهبرداری از این محموله را سریعتر انجام دهند که بالغ بر سه سال، انبارها بواسطه این روغنها که قابلیت مصرف ندارند، اِشغال نشوند؟
بازرسی که شما بعنوان واردکننده، در کشور مبدأ واردات این روغنها تعیین کرده بودید، چرا در همان موعد بارگیری و فروش، غیر قابل مصرف بودن آنها را اعلام نکرد؟ / باید توجه شود که علاوه بر تخصیص ارز برای واردات و نگهداری چنین محمولههایی، حتی مرجوع کردن و امحای آنها نیز برای کشور و بیتالمال هزینهزاست.
رئیس قوه قضاییه گفت: امروز هدف اصلیام از این بازدید، آن است که با همکاری سایر دستگاهها به یک تدبیر برسیم تا دیگر شاهد چنین امری نباشیم که محمولهای مورد نیاز کشور با صرف ارز ترجیحیِ قابلتوجه، وارد کشور شود و بعد از سه سال که انبارها را اِشغال کرده، تازه به این نتیجه برسیم که چنین محمولهای اصلاً از همان ابتدا که وارد شد هم غیرقابل مصرف بود!
حجت الاسلام و المسلمین محسنی اژهای افزود: تصویر امروز انبارهای اموال تملیکی حقیقتا با گذشته قابل مقایسه نیست و با تلاش صورت گرفته امروز وضعیت خیلی خوب است.
وی گفت: گزارشها نشان میدهد در دیگر انبارها نیز وضعیت خوب است و مشکلات گذشته تا حد بسیاری حل شده است.
در جریان این بازدید گزارشی از اقدامات صورت گرفته برای رصد و نظارت بر کشتیهایی که در لنگرگاه و اسکلههای بنادر استان هرمزگان بویژه بندر شهید رجایی پهلو میگیرند، به رئیس قوه قضائیه ارائه شد.
رئیس قوه قضائیه بصورت میدانی بر فرآیند امور در بندرشهیدرجایی و ساز و کارهای مبارزه با قاچاق کالا در بنادر و گمرکات هرمزگان نظارت کرده و با مراجعه به محل نگهداری ماشینآلات راهسازی علت ترخیص نشدن ماشینآلات را مورد بررسی میدانی قرار داد.
طبق اعلام وزارت راه و شهرسازی، ماشینآلات راهسازی که در بندر شهید رجایی، معطل ترخیص هستند، با عنایت به شرایط تحریمی مورد نیاز مبرم کشور است.
اما بخشنامهی امضا شده توسط مدیر کل دفتر حقوقی گمرک در شهریور ۱۴۰۲ باعث رسوب و معطلی بیش از ۹۲۴ دستگاه ماشینآلات راهسازی در بنادر و گمرکات شده است.
معاون حقوقی گمرک در این بازدید از بخش نگهداری ماشینآلات راهسازی گفت: علت ترخیص نشدن ماشینآلات ثبت نشدن سفارش به علت گذشت بیش از 5 سال از زمان تولید است.
وی افزود: به موجب قانون، برای حمایت از تولید داخلی، برای چنین کالاهایی نباید ثبت سفارش و تخصیص ارز صورت گیرد.
رئیس قوه قضاییه متروکه اعلام کردن و به فروش رساندن ماشین آلات در بازار را نقض غرض دانست و گفت: در نهایت با این روش از طریق ورود مستقیم به بازار و یا از طریق فروش در قالب اموال تملیکی، اثر خود را در بازار می گذارد.
بازدید از یکی از انبارهای اموال تملیکی استان هرمزگان، بخش پایانی حضور میدانی رئیس قوه قضاییه در مجتمع بندری شهید رجایی بود.
حجتالاسلام والمسلمین محسنی اژهای در جریان این بازدید، از وضعیت ساماندهی کالاها و اقلام در انبارهای تملیکی استان هرمزگان اعلام رضایت و بر استمرار این روند تاکید کرد.
رئیس کل دادگستری استان هرمزگان در مورد اقدامات صورت گرفته قضایی در پروندههای مربوط به ماشینآلات راهسازی گفت: ما در مجموعه قضایی استان پس از بررسیهایی که انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم که، معضل ترخیص این ماشینآلات راهسازی در برخی استانهای دیگر نیز وجود دارد.
مجتبی قهرمانی گفت: تا قبل از سفر رئیس قوه قضاییه به استان هرمزگان در اسفند ۱۴۰۰ بعضاً کشتیها بیش از ۶ ماه در لنگرگاهها معطل تخلیه و ترخیص میماندند، اما با دستورات و تدابیر صادره از ناحیه ریاست دستگاه قضا و اقدامات مستمر و همکاری دستگاههای دولتی در استان زمان معطلی کشتیها در لنگرگاهها به نهایتاً سه روز رسیده است.
نقدی معاون حقوقی گمرک نیز در بازدید رئیس دستگاه قضا از ماشینآلات راهسازی ضبط شده در بندر شهید رجایی، با بیان اینکه در بخشنامه صادره از سوی اداره کل دفتر حقوقی واردات گمرک در ۱۸ شهریور ۱۴۰۲، صرفاً بر اجرای مواد ۳۵ و ۱۰۵ قانون گمرکی تاکید شده است، گفت: همه ماشینآلات راهسازیِ ضبط شده در بندر شهید رجایی، بدون ثبت سفارش و بدون آنکه ارزی برای واردات آنها تخصیص پیدا کنند، وارد شدهاند و ما ناگزیر به ضبط این ماشینآلات بودیم.
مدیر کل بنادر و دریانوردی استان هرمزگان نیز در این بازدید گفت: پس از حضور میدانی رئیس قوه قضاییه و سپس معاون اول رئیس جمهور در بندر شهید رجایی و در نتیجه هماهنگیهای بهوجود آمده و دستورات صادره از ناحیه بخشهای ذیربط، همه کالاهای متروکه باقیمانده تا سال ۱۴۰۱ از بندر شهید رجایی خارج شد.
رضوانیفر رئیس کل گمرک کشور نیز در بازدید رئیس قوه قضاییه از بندر شهید رجایی، با قدردانی ویژه از پیگیریها و اقدامات مجموعه قضایی استان هرمزگان در حوزه ساماندهی کالاهای موجود در بنادر و گمرکات این استان، گفت: تسریع در بررسی پروندههای مفتوح گمرک، از اقدامات بسیار مثبت و مؤثر مجموعه قضایی استان هرمزگان در مدت اخیر بوده است.
رئیس قوه قضاییه در این بازدید به وزیر دادگستری دستور داد تا آن دسته از پروندههای اموال تملیکی که در تعزیرات مورد رسیدگی قرار میگیرند را با سرعت و دقت بیشتری تعیین تکلیف کنند.
اجتهادی مدیرعامل سازمان جمعآوری و فروش اموال تملیکی در این بخش از بازدید رئیس قوه قضاییه گفت: میانگین اظهارنامه کالاهای متروکه واصل شده به سازمان اموال تملیکی استان هرمزگان در هر سال، طی دو سال گذشته به بیش از ۳ هزار فقره رسیده است و این در حالی است که این میزان در حد فاصل سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰، تنها ۴۳۰ فقره بوده است.
وی افزود: در حالیکه از ابتدای سال۱۳۹۰ تا سال۱۴۰۰، مجموعاً چهار هزار و۷۳۰ فقره اظهارنامه کالاهای متروکه به سازمان اموال تملیکی استان هرمزگان ارجاع شده بود، این میزان طی سالهای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲، به بیش از شش هزار فقره رسید که از این تعداد بیش بر چهار هزار و ۲۱۲ فقره تعیین تکلیف شدند.
اجتهادی همچنین با اشاره به دستور دو سال پیش رئیس دستگاه قضا مبنی بر تعیین تکلیف هرچه سریعتر محموله ۴ هزار تنی گچهای فاسد در یکی از انبارهای اموال تملیکی استان هرمزگان، از انجام این مهم و خروج محموله مذکور از بندر شهید رجایی خبر داد.
فتحی مدیر کل اموال تملیکی هرمزگان نیز در این بازدید با قدردانی از اقدامات گسترده مجموعه قضایی استان هرمزگان برای ساماندهی وضعیت اموال تملیکی، گفت: رئیس کل و معاونان دادگستری استان برای سامان دادن به وضعیت اموال تملیکی، علاوه بر انجام مسئولیتهای خود، بیشتر از وظایف و تکالیفشان نیز اقدامات مؤثر و قابل توجهی را انجام دادهاند.
این اقدامات و پیگیریهای مُجدانه، به مدیران اموال تملیکی نیز در اجرای وظایف و تکالیفشان، شجاعت و انگیزه داد.
وی همچنین از تعیین تکلیف و امحاء فنی ۹۰ درصد از ماینرهای موجود در انبارهای اموال تملیکی استان هرمزگان خبر داد و گفت: نخستین انبارگردانی بندر شهید رجایی پارسال صورت گرفت و ما امروز میتوانیم با صراحت اعلام کنیم که چه کالاهایی و به چه تعداد در این بندر وجود دارد.
شایان ذکر است، پس از ورود مجدانه و پیگیرانه قوه قضاییه به موضوع ساماندهی انبارهای بنادر، گمرکات و اموال تملیکی و مساعدت سایر قوا و دستگاهها، انقلابی در این مقوله صورت گرفته تا جایی که استانهای سراسر کشور به صورت گسترده نسبت به تعیین تکلیف کالاهای موجود در این انبارها، اقدامات مقتضی را صورت دادند و از این طریق با حفظ حقوق دولتی و عمومی، مبالغ زیادی به بیتالمال و خزانه کشور مسترد شده است.